تبیین نقش فرماندهی واحد در مدیریت بحران های راهبردی از جنگ هشت ساله تا جنگ دوازده روزه
این نوشتار به تحلیل آثار حیاتی و کارکردهای کلیدی این نهاد در حفظ یکپارچگی و صیانت از کشور در دو مقطع تاریخی دفاع مقدس هشتساله و عملیات برقآسای دوازدهروزهی اخیر میپردازد.
۱. مبانی نظری ولایت فقیه: از نظریه تا حاکمیت عملیاتی
ولایت فقیه، به عنوان استمرار ولایت معصومین(ع) در عصر غیبت، نهادی است که بر اساس آن، فقیه عادل، آگاه به زمان، مدیر و مدبر، عهدهدار امور جامعهی اسلامی میگردد. این ولایت، صرفاً یک مقام تشریفاتی یا نمایندگی قانونی نیست، بلکه «وظیفهای الهی-حقوقی» است که مشروعیت خود را از شرع و مقبولیت خود را از بیعت و انتخاب مردم اخذ میکند. این دوگانهی مشروعیت (الهی-مردمی)، پایهی اساسی اقتدار و توانایی رهبری در شرایط بحرانی است.
۲. کارکردهای راهبردی ولایت فقیه در مقاطع بحرانی:
الف) وحدتبخشی و یکپارچهسازی تمامی ظرفیتهای ملی:
در آستانهی جنگ تحمیلی، کشور با چالشهای متعددی از جمله تفرقههای داخلی، درگیریهای گروهکی و تغییر سریع ساختار حکومت روبرو بود. ولایت فقیه تحت رهبری حضرت امام خمینی(ره) به عنوان «قطب نمادین و عملیاتی» عمل نمود و با صدور فرمان تاریخی «فلسفهی دفاع»، خط مشی واحد و جهتگیری کلان نظام را تعیین کرد. این امر، کلیهی نیروهای ارتش، سپاه، بسیج و آحاد ملت را حول محور «دفاع از کیان اسلام و ایران» همسو و یکپارچه ساخت. در بحران اخیر (اشاره به جنگ دوازدهروزه)، نیز فرمان مستقیم مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) مبنی بر «اقدام قاطع و ضربتی»، هرگونه تردید در سطح فرماندهی و اجرا را زدود و تمامی دستگاههای نظامی و امنیتی را در یک صف منسجم قرار داد.
ب) مشروعیتبخشی به تصمیمهای دشوار در شرایط ابهام:
جنگ، عرصهی تصمیمگیریهای سریع، پرهزینه و غیرقابل بازگشت است. تصمیمهایی مانند ادامهی جنگ پس از فتح خرمشهر، پذیرش قطعنامهی ۵۹۸، یا اخیراً، تعیین دقیق زمان، شدت و محدودهی پاسخ به اقدام رژیم صهیونیستی، از جمله مواردی هستند که در فضای ابهام و فشار بینالمللی اتخاذ میشوند. ولایت فقیه با تکیه بر مشروعیت الهی و اعتماد عمومی، این ظرفیت را دارد که چنین تصمیمهای سرنوشتسازی را نه بر مبنای محاسبات صرفاً مادی یا فشارهای سیاسی، که بر اساس «مصلحت نظام اسلامی» به عنوان عالیترین معیار، اتخاذ و برای کل نظام الزامآور نماید.
ج) ایجاد روحیهی جهادی و تقویت پایداری روانی-اجتماعی:
رهبری در مقام ولایت فقیه، تنها فرمانده نظامی نیست؛ او «مرجع معنوی» و «امامت» جامعه است. حضور ایشان در صحنه، بیانات روحیهبخش و تأکید بر مفاهیمی چون «شهادتطلبی»، «صبر» و «استعانت از خداوند»، مؤثرترین عامل در تقویت پایداری ملی و خنثیسازی جنگ روانی دشمن است. در دفاع مقدس، کلام امام(ره) خطوط مقدم جبهه را مدیریت میکرد و در حادثهی اخیر، بیانات رهبری، ملت را در موضعی فعال و پیروزمند قرار داد و هرگونه تلاش دشمن برای ایجاد رعب و یأس را خنثی نمود.
د) خنثیسازی توطئههای دشمن برای ایجاد شکاف و نافرمانی مدنی:
دشمنان در طول جنگ تحمیلی و همچنین در بحرانهای اخیر، همواره تلاش کردهاند با تبلیغات گسترده، میان مردم و نظام، یا میان نهادهای حاکمیتی شکاف ایجاد کنند. وجود نهاد ولایت فقیه به عنوان دژ مستحکم وحدت، مانع از موفقیت این پروژهها شده است. وفاداری بیقید و شرط نیروهای مسلح و دستگاههای دیپلماتیک به رهبری، هرگونه امکان نافرمانی یا اقدام خودسرانه را از بین برده و دشمن را با یک ارادهی آهنین و یکپارچه روبرو ساخته است.
۳. جمعبندی: ولایت فقیه؛ ضامن استمرار حیات نظام و کشور
تجربهی تاریخی دفاع مقدس هشتساله و آزمون موفق اخیر در عملیات دوازدهروزه، به وضوح نشان میدهد که نهاد ولایت فقیه، نه یک مفهوم انتزاعی، بلکه یک
«سازهی عملیاتی حیاتبخش» است. این نهاد با کارکردهای کلیدی خود شامل:
• ایجاد وحدت رویه و فرماندهی واحد
• مشروعیتبخشی به تصمیمهای استراتژیک
• تأمین سرمایهی اجتماعی و روانی برای پایداری
• خنثیسازی پروژههای تفرقهافکنانهی دشمن
مانع از فروپاشی ساختار حکومت، تجزیهی کشور و تحمیل ارادهی بیگانگان شده است. بنابراین، ولایت فقیه را میتوان به عنوان «ستون فقرات استراتژیک» نظام جمهوری اسلامی ایران شناسایی نمود که توانایی تبدیل تهدیدات وجودی به فرصتهایی برای نمایش اقتدار و انسجام ملی را دارا میباشد.